شهادت دکتر مصطفی چمران
بسم الله الرحمن الرحیم
سالروز شهادت دکتر مصطفی چمران را گرامی میداریم
ولاتحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتا بل احیاء عند ربهم یرزقون
شهادت از برترین واژه های فرهنگ اسلامی و از مقدس ترین مفاهیم معارف الهی است . شهادت اوج کمال انسان است . آنگاه که او تمام هستی خود را یکجا نثار معبود می کند و قطره وجودش به دریای بیکران هستی مطلق می پیوندد . شهادت فنا شدن انسان برای نیل به سرچشمه نور و نزدیک شدن به هستی مطلق است . عشق و علاقه به وصال محبوب و معشوق ، طبیعت هر موجودی است و همین عشق است که سبب حرکت و جهش است ، شهید کسی است که در پرتو تجلیات حق از خود بی خود گشته و با اتخاذ شهادت به زیبا ترین شکل در جوار محبوب قرار می گیرد ، جهاد مقدس شهید و خون پاکی که در این راه به زمین ریخته می شود ، عامل بقای جوامع انسانی و تداوم ارزشهای مقدس است که انسانیت ، شرف ، عدالت و آزادگی در پرتو آنها جان می گیرند و استمرار می یابد .
سپاس و امتنان خداوندی را که ما را بر این رهنمون گشت و اگر نبود هدایت پروردگاری او هرگز دست نمی یافتیم بر این مهم که جاودانگی یاد یاران را بر ضمیر سپید کاغذ نقش کنیم.
او راز و نیاز دارد : تو را شکر می کنم که از پوچی ها ، ناپایداریها ، خوشیها و قید و بند ها آزادم کردی و مرا در طوفان های خطرناک حوادث رها ننمودی و در غوغای حیات ، در مبارزه با ظلم و کفر غرقم کردی ،لذت مبارزه را به من چشاندی ، مفهوم واقعی حیات را به من فهماندی. ..فهمیدم که سعادت حیات در خوشی و آرامش و آسایش نیست ، بلکه در جنگ و درد و رنج و مصیبت و مبارزه با کفر و ظلم و بالاخره در شهادت است.
در جهان امروز سخن گفتن از راه انبیاء و عنایات الهی و آفرینش انسان بسیار غریب می نماید.
ما وارث انبیاء هستیم و عنایات الهی آفرینش انسان در وجود ماست که معنا می یابد.
ای وجدانهای نیم خفته ، چشم بیدار بگشایید و ای بیداران ، گوش فرا دهید ، ماییم که بار تاریخ را بر دوش گرفته ایم ، تا جهان را به سرنوشت محتوم خویش برسانیم .
یک اسطوره تاریخ ساز و فردی کم نظیر او خورشید بی غروب بود، با ذهنی خلاق ، مبتکر و نو آور ، قدرتهای بزرگی را تعقیب کردند، همه چیز برای او دست یافتنی بود. تمام اهداف و طرحها را با اعتماد به نفس دنبال می کرد.اعتماد به نفس و آرامش از ویژگیهای مهم او بود، هیچ غرور در او مشاهده نمی شدبلکه همیشه سجده شکر به جا می آورد، جوانان را برای تلاش بیشتر در کسب علم و دانش ترغیب می کرد.
علم و تحقیقات توام با توسل و دعا ، ایشان سر تا پا اخلاص بودند ایشان می فرمایند: من باید از نظر علم از همه برتر باشم تا مبادا دشمنان مرا از این راه طعنه زنند ، باید به آن سنگ دلانی که علم را بهانه کرده و به دیگران فخر می فروشند ثابت کنم که خاک پای من نخواهند شد، باید همه تیر دلان مغرور و مستکبران را به زانو در آورم، آنگاه خود خاضع ترین و افتاده ترین فرد روی زمین باشم.
گستردگی ابعاد شخصیت شهید دکتر چمران از منظر علم ، هنر، معنویت، حکمت و عمل ، وی را به عنوان نماد تمام عیار یک انقلابی جامع الاطراف در تاریخ مبارزان حقیقت طلب و صادق ، ماندگار کرده است.
اما به راستی دکتر چمران که بود؟
چرا می بایست ادعا کرد که هرچه زمان می گذرد میراث جاودانه ای که وی برای فرهنگ و ملت ها باقی گذاشته بیشتر تبلور پیدا می کند ؟
او کیست که رهبر معظم انقلاب در توصیف شخصیت والای وجودی اش می فرمایند:
وی هم علم است ، هم ایمان، هم سنت است ، هم تجدد ، هم نظر هست ، هم عمل، هم عقل ، نه ، او آب و آتش را باهم داشت . آن عقل معنوی ایمانی ، با عشق هیچ منافاتی ندارد. بلکه خود ، پشتیبان آن عشق مقدس بود و این عشق مقدس چه تعبیر زیبا و عمیقی است درباره ماهیت فکری دکتر چمران جز عشق چیزی نمی توان یافت تا یارای قانع کننده ی فردی را که از نظر علمی تا مرز مهندسی و علم پیش رفته و از برترین های دانشگاه برکلی در کالیفرنیای آمریکا باشد .از نظر مالی در بهترین شرایط اقتصادی به سر ببرد .
اقتدا به مولا علی (ع) آن چیزی است که هستی و عشق چمران را معطر کرده است و او بارها این مناجات حضرت امیر (ع)را که در نیمه های شب میان نخلستان های فرات زمزمه می کرده، در سخنان و نوشته های خود بازگو می کند : (ای خدای بزرگ به بهشت تو طمعی ندارم ، از دوزخ تو نمی هراسم ، من تورا می پرستم زیرا شایسته ی پرستشی ، اگر می خوای مرا بسوزان ، و خاکسترم را به باد بسپار ، همه را تحمل می کنم ولی یک لحظه مرا از خود دور مکن که نمی توانم تحمل کنم من به تو عاشقم ، من تاجرپیشه نیستم که در عزای عبادت تو پاداش بخواهم .
این معیار های والای خدایی بود که چمران را از ترک مهد تکنیک و سرمایه یعنی آمریکا و پشت کردن به دنیای مادی لذت و راهت طلبیها و وداع با دنیای علم و گذشتن از زیبایی و خاطره های همسر و فرزندان دلبندش تاسف نکرد و او ورود به عالم مظلومین و محرومین و همنشینی با دردمندان و شکسته دلان را ترجیح داد تا به گفته ی خویش مجالی پبدا کند برای پروانه شدن ، سوختن ، عشق ورزیدن و ظهور رساندن قدرت های بی نظیر انسانی .
او مهندس بود ، مبارز بود ، انقلابی بود ، اما اسوه منش و اخلاقش اسلام و علی (ع) بود .معیارش خدا بود . سادگی لباسی که در رزم و زندگی تنها نمادی آسمانی را تداعی می کرد .
برای ملت ایران چقدر مایه ی مباهات است که در قاب زندگیشان تصویر مردی انقلابی به نام چمران نقش بسته است .اگر خلوص در عشق به خدا و پیشوایی علی (ع) توانسته بار امانتی بر دوش شهید چمران برای حفظ و صیانت از معیار های متعالی انسانیت بگذارد .جانفشانی های وی و شهیدان و همرزمانش باری سنگین تر بر دوش ما در حفظ و صاینت از این انقلاب می گذارد .
امروز می توان بیشتر فهمید که چرا چمران هنگامی که از کنار جوانی که بر خاک افتاده و خونش روان و گرم است همانند صحنه هایی که امروز از کشتار مردم مظلوم مسلمان غزه می بینیم ، می گوید (خدایا دلم گرفته است نمی توانم نفس بکشم ، نمیخواهم بخندم ، نمی توانم بگریم ، خواب و خوراک از سرم رفته ، قلبم شکسته ، روحم پژمرده انسانیتم کشته شد ، گویی سنگم ، گویی دیگر احساس ندارم . نتوانسته ام که احساس تعهد و مسئولیت وجدانی خود را بکشم و در مقابل ظلم ها و جنایت ها سکوت کنم ، شیعه علی (ع) از مرگ نمی ترسد، ای علی(ع) چه درد بزرگی است که هنوز هم در جامعه به تو اهانت می کنند ، ارزش تو را نمی فهمند و هنوز استعداد درک تو را نیافته اند.
کاش دکتر مصطفی چمران امروز در کنار ما بود و می دید که شمع نورانی جاودان سوزش چگونه دلهای جوانان این سرزمین و هر انسان آزاده دیگری را روشن نگه داشته و با شکستن بت های درونی خویش و روحیه انقلابی به رهبری امام خمینی کبیر و امام خامنه ای عزیز بی اعتنا به شرایط نابرابری که در اثر اعتقاد به اصولی که او از جمله معمارانش بوده با جان ایستاده اند .
والسلام و علیکم و رحمت الله و برکاته
خرداد 1403